21اسفند

ساخت وبلاگ
دیروز از صبح درد داشتم تا خود ظهر .خداروشکر خوب شد که جمعه بود.با همه دردای شکمم دراز کشیده بودم فقط.ناناسم کلی گل و شل بود که هی خداخدا میکردم یکم بهتر شم لااقل  یه ابی به صورتش بزنم.عصری دیدم بهترم رفتم  شستمش یه کوچولو .با دوستم هم سمیه تو تلگرام یکم حرفیدیم .یه دوست تهرانی دارم با اونم حرف زدیم.یه جورایی خیلی کمک میکنه که آدم مصصم بشه.درمورد خاستگارم حرفیدم...واینکه گفتم با یه دونه بلع گفتن .من خیلی از منافع مالیمو از دست خاهم داد.شاید اصلا نخاد من کار کنم.شاید اصلا بعد ازدواج البته بخاطر سنم زود باردارشم.اوونوقت 9 ماه بارداری .بعدش تا 5 سال تروخشک کردن بچه وخونه داری.الان که رو پای خودم ایستادم  قدرت مالیمو دارم که ایستادم وگرنه کدوم مردی میاد 2 میلیون نقد کنه هر ماه برای من! این واقعیته به نظرم. یعنی واقعا اگرم بیاد وبله بدم باید ریسک کنم.من 4 دیواریمو با هزارتا امید و آرزو گرفتم.اونم نظر منو تایید کرد که بهتره همون کاری رو که داری روش برنامه ریزی میکنی ادامه بدی.مستقل شدنت به نفعته ...قرار نیست همه ازدواج کنن.من یه سند ازدواجو باید با تمام منافع مالی عوض کنم .اونم تواین زمونه گرگ و میشی که ننه ام چنگ انداخته بهم چه انتظاری از دیگران داشته باشم! بازم مردک (مهدی) معلوم نبود چه مرگش شده بود اعصابمو هم بهم زد دیشب! شماره هاشم حذف کرده بودم .فقط تو تلگرام کامپیوتر حذف نمیشه .دیدم یکی اس داد نیگا کردم دیدم خودشه! ج ندادم.40 دقیقه دیگه گفتم مهمه!؟ گفتش اره .گفتم خب خوب نیستم .الان چه کاری از دستت برمیاد!گفت بیام ببرمت دکتر؟ منم شروع کردم دهنمو باز کردم گفتم پاشش زندگیت تموم شد یعنی !الان دیگه میتونی.گفتم  بهتره تا ساعت12 شب انلاین باشی تو تلگرام تا زندگی نپاشه !!!این بهتره ....نمیخاستم دهنمو باز کنم خودش باعث شد...گفتم تو غیرت و لیاقتت همینه ! گفتم برو فک کن ببین قبل اس دادن میتونی برا طرفت غیرت و لیاقت و ارزش واحترام وپول!!خرج کنی! خلاصه هزار تا جمله دیگه که نمیگفتم نمیشد .غلط میکنه به من اس میده .اخرش گفتم چی شد پس داشتی میومدی منو ببری دکتر میخام لیاقت کسی رو ببینم که میخاد با من دیده بشه! نمیدونم اومد یا نه !ولی اس داد که رسیدم .گفتم من 2 میلیون از اقساطم عقب افتاده..ثابت کن که برات مهمم!گفتش ندارم رسیدم دم درتون!گفتم  ندارمت به در د من نمیخوره واومدنت هم اهمیتی نداره! زنگ هم زد که ج ندادم ساعت 10 ونیم شب بود! گفتم وقتی داشتم با چندتا گنده لات ماشینمو معامله میکردم کجا بودی! یا وقتی وسط خیابون مونده بودم کجا بودی .نوشت: رفته بودم بدم!! گفتم غیرتت رو !گفتش نه کونمو!! گفتم پس برو به دادنت برس !معنی این تیکه اخرشو نفهمیدم....ولی خب همون که بره بازم بده بهتره!!!دوروبر من داره میپلکه که سال دیگه دوباره روز از نو وروزی از نو شروع بشه..یدونه ندارمشو با کلی منت بهم میگه!!!اره نداری برامن نداری...گفتم هر وقت ببین اگه تونستی لیاقت و ارزش و احترام و غیرتو و پول خرج طرفت کنی بیا .اصلا میخادشونصدتا زن داشته باشه .مهم اینه که بدونه کسی که سه سال برا هر ادایی صبر کرده یعنی مثه خر میخادت!!البته تموم شد دیگه خاستنو و کوفت و زهرمار..گفتم من قول شرف دادم به پدرم که خاستنمو عشقمو محبتمو وجودمو خرج کسی که لیاقت نداره نکنم.اگرم بخشیدم همه اینارو مردونه بخشیدم!!!وکلی حرفای دیگه .مثه مرد گفتم باید گوش بدی و بشنوی تا حالا ساکت بودم ولی  مجبورم کردی ج بدم. فک کرده شهر هرته ...دیگه نیست دیگه تمومه.هر غلطی کردم محرمش بودم.اگرم نبودم مردونه رفتم هر کاری دوست داشتم کردم .ولی دیگه فایده نداره بیشتر ازین تحقیربشم .گفتم لیاقت میخاد  دیده شدن با من....من باکسی که لایقمه  دیده میشم.کلی اعصابمو بهم ریخت .ورفت.شب یه لحظه دیدم درد  معده دارم .خدا ذلیلت نکنه داریم مثه آدم زندگیمونو میکنیم خب..اصلا نمیخام اس بده یا حتی بزنگه .حتی برای یه بار .گفتم تو آزمایشتو پس دادی..وقتی با تو دیده نشم با تو جایی نرم .با تو خریدی نکنم.اینا یعنی چی؟ ! دنبال حالو هولی که معلومه ولی دیگه تموم شد!!ذره ای برام اهمیت نداره که داره چیکار میکنه چون همیشه ندارماش مال منه! خوشیش تو خونشه ! گفتم برو زندگیت میپاشه هاا!!! به قول خانوم محمدی بگوزم تو زندگی که میخاد بازم بپاشه !!گفتم من مسئولیت پاشش زندگی مردمو نمیتونم گردن بگیرم...!بیخیال .هفته اخر کاریه ..بامید خداا که فقط امیدم  خودشه .راهی رو خاهم رفت که زندگیم پر از آرامش و صبر بیشتر ازین توش باشه .ازدواج برای من مفهومی نداره .باندازه کافی  دیدم این مردم جماعت برا چی محبت میکنن برا چی عشق میورزن !البته مردان و زنانی هستند که لایق و شایسته همه جور زندگی مشترکن هااا..ولی خب من بهتره ریسک نکنم بالاخره شانسمو تو این مورد امتحان کردم باندازه کافی..نیازی هم به دوست پسر!!! یا کسی دیگه ندارم...اگه بی لیاقتم بذار همون جور تنها بمونم.اگرم لیاقت دارم یکی پیدا میشه بهرحاال ..بعد سه سال بگن منو باتو میبینن جمله سنگینیه ..دیده شدن هم لیاقت میخاد...دوست داشتنم لیاقت میخاد.چرا به من که میرسه نداری .نمیخای دیده بشی.من که باعث وبانی پاشش زندگیت نبودم! که میخاای دوری کنی .اصلا وقتی میخاای دیده نشی چرا اس میدی!؟ من تو اینش مونده بودم دیشب!!!من اصراری به برگشتت ندارم...همون آدمی بود که تابستون به من گفت تو گوشیم بلاکت میکنم تا نتونی اس یا زنگ بزنی!!! دیگه قرار نیست که تف کنن تو صورت ادم و بعدش تشکر کنیم !!! فک میکنه مثه دختر بچه های 14 ساله منتظرم بیاد سر کوچکمون بایسته تا منم باز یاد عاشقی کنم.ودوباره ... نه جاانم دیگه تمومه این همه محبت و عشقی که نثارم شد!!!

یادداشتهای روزانه...
ما را در سایت یادداشتهای روزانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9soly618 بازدید : 93 تاريخ : سه شنبه 24 اسفند 1395 ساعت: 18:07