سهشنبه 13 تیر 1396
وجود من آبروریزیه براشون.علی اقا( براشون ابروریزی هستش که بگن خاهرش رفته تنهایی زندگی میکنه).خاک تو اون مغزتون بریزم که مغزتون کهنه اس و هیچوقت درست نمیشه. مغز نیست که.اینم مثه ننه ام فکرشو مزخرفه.دوشبه از خونه رفتم فقط علی اقا زنگ زده! فقط زنگیده .چون کارداره نمیتونه بیاد خونه من!اصلا خونه منو نمیشناسه که بیاد خونه ام.برمیگردم خونه ننه ام.اما منتظر میشم ننه ام گور به گور شه بعدن بیام خوشی کنم! فکرشون اینه فقط.خاک تو سر بی مغزشون کنم.چندروزه از سردرد و تهوع من کسی خبر نداره .برای اقا ابروریزی پیش نیاد یه وقت.
برچسب : نویسنده : 9soly618 بازدید : 88