3مرداد

ساخت وبلاگ

سه‌شنبه 3 مرداد 1396

از اول مرداد یه روزنامه محلی خریدن که کارا دوبرابر بو دقبلا الان شده چهاربرابر .یعنی فقط دوس دارم کور نشم ازبس تایپ میکنم و یه لحظه بیکار نمیشم محل کار.خستگی های خیلی آزاردهنده ای که هم جسمی هستش هم روحی...هنوز خونه رو کسی اجاره نکرده.دارم به پارسال فک میکنم که سه سوته اجارش کردن.چندمورد زنگیدن و اومدن دیدنو و منم هنوزم که هنوزه دلم راضی نیست....وقتی حرف حرف ننه ام باشه دیگه باید تا اخرش با حرف اون بری جلو..پارسال موقع خونه خریدن هم اینجوری شد یعنی هرچی واحد دیدیم اخرش گفت :میخای تنها زندگی کنی و داستانهاایی که قبلا نوشتم و دیگه نمیخاام بنویسم ...نمیکشه مغزم وروحم...هنوز لباساو چمدونام و کامپیوترم وسط اتاقم پخش و پلان و جمعشون نکردم...انگاری قرار نیس دیگه کامپیوترمو وصل کنم یا لباسامو بذارم تو کمد..فقط ازبس کارمیکنم دارم داغوون میشم ....خداصبربده...

یادداشتهای روزانه...
ما را در سایت یادداشتهای روزانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9soly618 بازدید : 79 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 4:25