5تیرماه 96

ساخت وبلاگ

 امروز دقیقا یه سال گذشت از خرید خونه ام.داشتم نوشته های تیرماه 95 رو میخوندم.  استرس هایی که داشتم و میتنوم بگم بازم دارم .البته این بار استرسم برای یه هدف دیگه اس. واونم داخل آپارتمانه .تغییراتی که میخام بدم .خرجهایی که میخام انجام بدم. انگاری همین دیروز بود سال پیشو میگم.شبای قدر بود قشنگ تو ذهنم مونده.خدایا بامید خدایی خودت دارم یه پله دیگه به لطف و عنایتت میرم بالاتر.این دفعه میخام نو نوار کنم خونه امیدمو. یاد استرسهای مالی پارسال افتادم.چه عزیزایی کمکم کردن. چه دوستایی به دادم رسیدن.خدا هرجا هستنددست محبتتو براشون ارزو دارم.یه سال گذشت ونوشته بودم بامید خدا مستاجر یه سال بشینه تا یه مقدار خودمو جمع و جور کنم ،تا بتونم به خونه خودم برسم. قرار شده 4شنبه بابای مستاجر بیاد تا بریم بنگاه 3 تومن بهش کارت به کارت کنم.صبحی یه لحظه رفتم پایین دیدم ننه ام و شوهرش دارن رنگ آمیزی میکنن طبقه پایینو .شوهرش گفت چطوره؟ گفتم خوبه ولی کاش رنگ کرمی میزدین!میگه ان شالاه خونه خودتو کرمی میزنیم.منم زود دیدم حرف باز شد گفتم مستاجر یه مقدار پول میخاد قبل از موعد .منم به بنگاهی گفتم تابریم ازش رسید هم بگیره.خونه رم میخام کاغذ دیواری بزنم .الان پشت تی وی رو کاغذ دیواری میزنن .دیوارای دیگه رم رنگ میزنن.خوبه بنظرم.اول کار باید اشپزخونه رو خالی از کابینت بکنیم و رادیاراتو بکنیم . تا ببینم چی به چیه .با یه ام دی اف کار داشتم تو تلگرام میحرفیدم حداقل قیمتش از400  شروع میشه .بنظرم همون حداقل خوبه .یه رنگ و لعاب قشنگی هم میزنن بهش .ان شالاه بیشتر از 10 متر نشه تا زیاد خرج برنداره کابینت بندی.اینجوری میتونم به کمدهای اتاقام فک کنم .حتی به تختخاب که میخام بدم گردشو برام بسازن..هیج جا تخت گرد نمیبینم.منم دوس دارم اتاق خابم گرد باشه تختش.امیدم به خدااس.اگه کابینتا هزینشون 4 تومن بشه .2 تومنم خرج سینک و هود و گازرومیزی میکنم دیگه تموم.البته قسطی انجام میدم.اینجوری نهایتش 2 تومن میدم به کابینت ساز تا بتونم برای کارای دیگه هم نقدی خرج کنم.البته کاغددیواریای سه بعدی هم محشره هااا.نمیشه گذشت ازشون.امروز صبح 11 نشده پدر مستاجرزنگید .دفعه پیش که باهاش  حرفیدم یه انرژی منفی منتقل کرد که اصلا خوشم نیومد .صبحی هم دیدم یازده نشده زنگید .راستش بخاطر اون بارمنفیش نخاستم ج بدم منتها همش استرس داشتم.تا اینکه گفتم بابا مرگ نمیخاد که.پولشو میخاد منم پول کسی رو بلوکه نکرده و نخاهم کرد.من تو پول حلال خودم که داره سال سومش شده موندم.( بنظرم چقد آسوده نشستن دارن نفس میکشن .ملتی که پول یتیم خوردنو و یه آبم روش) عصری پسر رییس زنگید تازه داشتم کامپیوترو روشن میکردم .جی میل دفتر باز نشده بود. گفتم باشه بفرست تلگرام من.ازونجا ارسال کنم.یکم بعدش دوباره پدر مستاجرزنگید .گفتم من 3 تومنو 4شنبه تقدیم میکنم .ازبنگاهی هم یه رسید بگیریم خوبه.قبول کردش.خودشم فردا نبود انداختیم 4 شنبه .یکم پیش هم زهرا زنگید یاد سال پیش همین موقع ها افتادم .که زنگید گفت بریم استخر! وشنا یاد بگیریم و منم گفتم بذار بگم چرا آهی دربسااط ندارم حتی برای یه شنارفتن و بردم خونه رو نشونش دادم.تاریخ داره تکرار میشه .الانم زنگیده بود میگفت بریم استخر 4 شنبه! گفتم 4شنبه برم پول مستاجرو بدم .5شنبه بریم شنا.منم دلم شنا میخاد...الهی بامید خودت ...

یادداشتهای روزانه...
ما را در سایت یادداشتهای روزانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9soly618 بازدید : 66 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 15:38