14فروردین

ساخت وبلاگ
 اولین برف بهاری رو هم دریافت کردیم ؛ همراه با سوز و سرمایی که با زمستون هیچ تفاوتی نداشت.البته برف داخل شهر آبکی بود اما سوز داشت چون تو ارتفاعات قشنگ باریده.بازم بامید خدااا.هرچی صلاح خدااس.منتها من صبحی یه لرز درستو حسابی به جونم افتاد که تو زمستون همچین نشده بودم.رفتم سرکار و ازساعت 9 دلهره ای به جونمون افتاد از باب عدم انتشار روزنامه از فردا!کلی آگهی کلی کار.بالاخره طی مذاکرات فراوان که تا ساعت1 طول کشید .اعلام چاپ روزنامه رو ابلا غ کردند.بسلامتی.فقط میتونستم با این وضعیت موجودی که برام پیش اومده بود فقط برسم  خونه و بخابم. شرکت قبل عید واریزی انجام نداده بود که لطف کردن و انجامش دادن،چون سینه سپر کرده بودم تا ایمیل بزنم براشون.الان بازم هوا سرده .اینروزا تنهاترین تفریحم خاب شده! حتی وقتی خانوم محمدی هم اعلام آمادگی میکنه جایی بریم !بازم خاب رو ترجیح میدم.خانوم خوبیه ..چون تنها زندگی کردنش باعث بوجود اومدن تجاربی برای من هم میشه .واسه همین دوستش دارم اخلاقشم خوبه .داشتم تو خاب بعداز ظهرم میدیدمش.بامید خدا دوستی من و اون اثرات مثبتی رو در زندگیم داشته باشه.سرش تو کاره خودشه همینشو خیلی دوس دارم..

یادداشتهای روزانه...
ما را در سایت یادداشتهای روزانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9soly618 بازدید : 61 تاريخ : جمعه 1 ارديبهشت 1396 ساعت: 16:43