26فروردوین

ساخت وبلاگ
از خدا میخام کمکم کنه. چون جز اون فریاد رسی ندارم .من راهی رو انتخاب کردم که میخام ادامه اش بدم.هرکسی حق انتخاب داره .اینکه بشینم وبفرمایشات ننه ام منتظر یه نفر با اسب سپید باشم؛ فکری است بسیار اشتباه.من میخام مستقل باشم و تو این را به حق خودم قانعم.اگر قرار باشه من تامین مالیش کنم وبعدن بگه جهازی در کار نیست چه بسا اصلا فردا روز من ازدواج کردم ؛ پس تمام هزینه های من به گردن خودم خاهد بود.و بهتر است که به حق خودم بچسبم .کسی که مادر بنده نام داره وسر ندادن یک ماه از حقوق به من میگه برو گمشو ازین خونه!! اونم جلوی شوهر ناتو کثافتش ؛ پس بهتره بیشتر از پیش به فکر خودم باشم.چون ننه گرام من فقط بواسطه اون حقوقی که به داده میشه میتونه منو فرزند خطاب کنه! بهتره  مثه خودش منفی فکر کنم!اصلا شاید پدرم هیچ مالی ثروتی حقوقی از خودش نداشت! تصورش سخته که بگم الان معلوم نبود تو کدوم کوچه پس کوچه بودیم.!پس خدا برای همه بنده هاش کافیه که روزی کافر و مسلمون و ملحدشو با خداوندی وبزرگواری خودش تعیین کرده .وهیچ منتی از باب اینکه روزی من یا حقوق من زیادتره از بقیه ، استغفراله شکایتی وگله ای نداره.شاید تقدیر این چنین بود که اون حقوق باسم من انتقال پیدا کنه و منتی نداشته باشم از باب نفس کشیدن در کنار مادر دلبندم! دختر مردم نمیدونم پول جهازشونو یا ازدواجشونو حتما از جیب خودشون میدن .یا فقط من هستم که باید پس انداز ننه ام رو هم تامین کنم  وهم اینکه برای خودم وآینده ام که هیچ ارزشی براش نداره بفکر باشم.آینده من زندگی من اگر ذره ای ارزشمند بود تا حالا باید یه فکری برا ی ازدواج من میکرد.انگاری من 20 سالمه که بشینم  تو این خونه با جنگ وبلبشویی که چندین ساله راه انداختن منتظر مردی با اسب سفید باشم.چندین بار گفته اگه خاستگاری پیدا بشه این دخترو(خاهرمو که 13 سال ازمن کوچیکه) میدم بره .ولی درمورد من حتی نخاسته ذره ای فکر کنه .منم مثه میمونا هی شکلک درآوردمو  اونم خیالش راحته که حقوق ماهیانه ای که باسم خودمه رو میارم و هر ماه تقسیم میکنم باهاش! و دیگه شده یه وظیفه و حق مسلم ...بهتره سر عقل بیای سلماز!!با این همه فحاشی که با وجود زنده بودنش بهم میده ! (خدا سلامتش کنه همیشه ) فردا روز سرشوبذاره زمین .این منم که میمونم دست گرگایی که جلوشون به من سیهدیررر میکنه! مگه همه بچه ها میارن ماهیانه پول میدن به خونه ای که یه ناپدری گورومساق بهش بستن! خیلی ها هستن میان جیب ننه باباشونو هم میتیغن! ومیرن.منم میخام از حقوقی که 15 ساله باس خودمه ؛ لوازم خونه بگیرم.چون ننه ام میگه با اون پولای که میدادی جهازمهازی درست نمیشد!!!یعنی عملا باید بشینی موهات رنگ دندونات بشه و پولی رو که وظیفته بدی به این خونه!...خدا روزی رسون همه است.این تصمیم اداره اس تا وقتی که ازدواج نکردم میتونم از مستمری پدرم که عملا باسم من هستش رو ماهیانه دریافت کنم.بذار توهینای بیشتری کنه .کسی که میگه اگه حقوق پدرت نبود دانشگاه مانشگاه هم نمیرفتی !!علنا میگه چون حقوق پدرت هست میتونستی درس بخونی .یعنی اگه نبود تا حالا منو از سرش باز کرده بود!!خدا سلامتش کنه..وسلام علیکم و رحمه اله وبرکاته ....خدایا بامید خودددت فقط.

یادداشتهای روزانه...
ما را در سایت یادداشتهای روزانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9soly618 بازدید : 49 تاريخ : جمعه 1 ارديبهشت 1396 ساعت: 16:43