19 اسفند

ساخت وبلاگ
 پنج شنبه ها فقط به یاد امواتم صبح رو شروع میکنم .دوس دارم به یادشون باشم .به یاد آقاجونم .بابابزرگم قوبونش برم...همیشه 5 شنبه های اخر سال مردم ترافیک را ه میندازن تو باغ رضوان!بوی صفحه کلاج !!یا همون بویی که هی ترمز هی ترمز ایجاد میکنه ! که اموات عزیز ما اومدیم! خوبه ولی عادت داریم بپریم رو هم رو هم .تعطیلات همه توجاده شمال!هیچی با آرامش نیست .سال تحویل شد بدوووو..5شنبه  اخر ساله بدووووووووو  تعطیلاته بدوووووو شمااال ...یعنی ذره ای آرامش تو وجود ما ایرانیان عزیز رخنه نکرده .بهرحاال ازاولش همین بوده دیگه! نمیتونیم تیریپ بگیریم بگیم خارج اینجوریه !اونجوریه !!چون که ما اینجا زندگی میکنیم نه تو خارج! کارامونو انجام دادم و هوا هم خیلی عالی بود .باید میرفتم یعنی یه چیزی منو میکشونه به طرف پدرم... مثه همیشه گل .گلاب خریدم...اول رفتم سر خاک پدربزرگم .وبعدش آقاجونم ومثه همیشه از جلوی قبر شهیدامون رد شدم و فاتحه و صلوات ...خدا همه امواتمونو بیامرزه .از اقاجونم خاستم دعا کنه برام ...بعدش رفتم محل بیمارستان بچه های سرطانی ؛خیریه زده بودن.یه تراول نقد کادوی من ...خدا به همه پدرمادرا کمک کنه.که شرمنده بچه های کوچیکشون نشن.حالا بچه های بزرگتر حتما باید درک کنن شرایط خودنوادشونو....روز خوبی بود ..بهار جوون تازه ای ای میده به آدم ...الهی بامید خودت...پارسال هم روز اخر کاری 5شنبه بود .امسالم 5شنبه اس.واینکه شروع سال کاری جدید هم شنبه اس.یعنی همه چی روتین و آنلاین .بازم بامید خدااااااااااا

یادداشتهای روزانه...
ما را در سایت یادداشتهای روزانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9soly618 بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 24 اسفند 1395 ساعت: 18:07